loading...
علمی
مهراد حسینی بازدید : 61 پنجشنبه 23 آذر 1391 نظرات (1)

آیا دنیا در سال 2012 به پایان می رسد؟

آیا دنیا در سال 2012 به پایان می رسد؟

 

نویسنده: صفر حبیبی



 
بسیاری از مردم حاضرند تقریباً هر چیزی را بدهند تا از آینده آگاهی یابند. این مسأله قدمتی به درازای هبوط آدم در زمین دارد. وقتی روایات را مرور می کنید می بینیم این کنجکاوی و پرسش از آینده از زمان حضرت آدم(ع) مطرح بوده است.
اصحاب معصومین(ع) نیز از این قاعده مستثنی نبودند. بارها از معصومین(ع) در مورد زمان خروج قائم پرسیدند، اما آنان از مشخص نمودن آن نهى نمودند و زمان ظهور را همانند علم به قیامت در انحصار خدا معرّفى کردند. معصومین(ع) اغلب با آن ها در مورد ظهور و زمانی که مستضعفان و حکومت الهی بر همه چیز حاکم خواهد شد صحبت کرده اند.
شاید بهترین روایتی که مفصلاً به احوالات آخرالزمان می پردازد حدیث نبوی(ص) است که ابن عباس نقل کرده است و آن ماجرای گفتگوی سلمان(س) و پیامبر(ص) است.
مهراد حسینی بازدید : 17 پنجشنبه 23 آذر 1391 نظرات (1)

«بسم الله الرحمن الرحیم»
سوره نور، سوره ای است که مباحث آن عمدتاً پیرامون اخلاق و احکام خانواده و مقابله با ساختار شکنان خانواده می باشد. دقت در مفاهیم الفاظ این سوره، پرده از برخی از اسرار و زیبائیهای ارتباط تنگاتنگ این سوره با مباحث خانواده و سپس ارتباط مباحث خانواده با موضوع مهدویت بر می دارد.
1. در آیه نخستین این سوره می خوانیم:
(سُورَةٌ أَنْزَلْنَاهَا وَ فَرَضْنَاهَا وَ أَنْزَلْنَا فِیهَا آیَاتٍ بَیِّنَاتٍ لَعَلَّکُمْ تَذَکَّرُونَ‌.) (1)
« این سوره، سوره ای است که آن را فرو فرستادیم و (دستوراتش را) واجب ساختیم و در آن آیاتی روشن نازل کردیم تا شاید متذکر شوید.»
توضیح: تنها سوره ای از قرآن کریم که ابتدای آن لفظ «سوره» وارد شده این سوره است. کلمه سوره از ماده «سور» به معنای دیوار دور شهر و قلعه که آن را جدا می کند، می باشد و چون مباحث این سوره مربوط به خانواده است و خانه محل زندگی یک خانواده با دیواری جدا شده و حریم آن مشخص می گردد، در آیه اولش واژه «سوره» آمده است.

مهراد حسینی بازدید : 16 پنجشنبه 23 آذر 1391 نظرات (1)

«بسم الله الرحمن الرحیم»

درباره ياران حضرت مهدي عليه‌السلام صحبت‌ها فراوان است اما آنچه که ما در اين تحقيق بناي صحبت داريم نحوه چگونگي ياران حضرت مهدي (عج) مي‌باشد با بررسي صورت گرفته در کتب روايي و کتاب‌هاي مرتبط با موضوع مهدويت به رواياتي برخورد مي‌کنيم که حضرات معصومين عليهم السلام احتمالاتي را بيان فرموده‌اند از جمله اينکه «آن‌ها در يک زمان گرد هم مي‌آيند، همانطور که ابر هاي پراکنده پاييزي» «آن‌ها از بسترهايشان ناپديد مي‌شوند و صبحگاهان در مکه‌اند و اين سخن خداست که» أَيْنَ مَا تَکُونُواْ يَأْتِ بِکُمُ اللّهُ جَمِيعًا و مواردي ديگر که در مقاله به آن‌ها اشاره شده است.

مهراد حسینی بازدید : 14 سه شنبه 14 آذر 1391 نظرات (1)

«بسم الله الرحمن الرحیم»

سلسله وقایع و فتنه هایی که جغرافیای جهان اسلام را درمی نوردد، دل را می آزارد. دیدار آن همه فاجعه خونین، ظلم های رفته بر زنان و مردان پیر و جوان و ناجوانمردی هایی که گاه رنگ دین و مذهب به خود می گیرد، در حالی که با هیچ یک از اصول اعتقادی و مرام انبیا و اولیای الهی مطابقت ندارد. با این همه، با چشمی دیگر باید به جهان و آنچه بر سر ساکنان مستضعف جهان می آید، نگریست. فتنه ها، سنگ دلی ها، قحطی و جنگ و ناامنی، همگی محصول عمل انسانند. محصول خودکامگی و تمامیّت خواهی؛ اما این همه نیز اجلی محتوم و وقتی و فرصتی معین دارد، از میان گرداب شب های تاریک و هولناک و از ژرفای فتنه ها، می رسد مردی که زنجیر غلامان بشکند. آن هنگام که فرمان ظهور از سوی حضرت حق صادر شود، در فرصتی کوتاه امام(ع) و مردان لشکرشکن همراهش چونان صاعقه بر ستمگران یورش می آورند. به استناد روایات، از استقرار سفیانی ملعون که خود از نشانه های حتمی ظهور امام(ع) است تا ظهور کبری، بیشتر از نه ماه فاصله نخواهد بود. امام، حجاز و عراق را به سرعت طی می کنند و فتنه ها را فرو می نشانند.
ایشان ستمگران متجاوز را با همراهی مردان مرد، از قبیله مستضعفان دفع می کنند و پیش می آیند.

مهراد حسینی بازدید : 22 سه شنبه 14 آذر 1391 نظرات (2)

«بسم الله الرحمن الرحیم»

بحث «انتظار» مقوله ای عمومی است و همه ی اقشار یک جامعه را شامل می شود؛ اما در میان همه ی گروه های سنّی در یک جامعه ، انتظار با جوانان تناسب بیشتری دارد.
دلایل زیادی بر تناسب انتظار با جوان وجود دارد؛ از همین روست که حتّی می توان گفت: تناسب انتظار با جوان بیش از دیگران است. چند نمونه از این دلایل را مرور می کنیم:

آینده گرایی، آرمان گرایی و جامعه گرایی جوان

جوان، نگاه به آینده دارد و به شدّت آینده گر است؛ از همین رو با مهدویّت که مربوط به آینده است ، راحت تر ارتباط برقرار می کند؛ امّا باید این آینده را به روشنی برای او ترسیم کنیم. اگر مهدویّت را به عنوان آینده ای روشن و دل خواه جوان به او معرفی نکنیم، او آینده ای تخیّلی برای خود درست خواهد کرد و قشنگ ترین تخیلاتش را همین آینده ی خود ساخته، تشکیل خواهد داد و آنگاه می دانید چه اتّفاقی می افتد؟ هر نوع زندگی که داشته باشد و دست به هر نوع زندگی ای که می زند، احساس شکست می کند. اگر آینده گرایی جوان را با مهدویّت پیوند نزنیم، او آینده ای خیالی برای دنیای خود تصوّر خواهد کرد و هیچ وقت هم به آن نخواهد رسید.
می دانید انتظار فرج با سلمان فارسی چه کرد؟ وقتی پیامبر (ص) به او وعده ی رجعتش در حکومت حضرت مهدی (عج) را داد، از شدّت شوق گریه کرد و گفت:
وقتی از نزد رسول خدا (ص) بلند شدم، دیگر از آن روز به بعد برایم فرقی نمی کرد که چه وقت از دنیا بروم .( فقمت بین یدی رسول الله و ما یبالی سلمان متی لقی الموت او لقیه.) (1)
جوان، آینده گر است و باید آینده گرایی جوان با چنین آینده ی روشنی پر شود.
جوان، آرمان گرا نیز هست و اگر آرمان خوبی نداشته باشد، دنبال آرمان های کاذب خواهد رفت. بنابراین اگر آرمان جامعه ی مهدوی به جوان خوب معرفی شود، به دلیل تناسب و علاقه ای که به آرمان دارد، به سرعت جذب آنها خواهد شد.
جوان به شدّت جامعه گراست و با افزایش سن، کم کم ، فرد گرا می شود. باید قبل از آن ، جامعه ی مهدوی را به عنوان آرمانش به او معرفی کنیم.

مهراد حسینی بازدید : 14 دوشنبه 13 آذر 1391 نظرات (0)

 

«بسم الله الرحمن الرحیم»

خواب عجیب حضرت نرجس(ع)

گر چه ملیکه با آن طنین پاکی که داشت خواستار ازدواج با این افرادی نبود و آرزوی رفتن به خانه ای که پر از صفا و معنویت و خداپرستی باشد، می کرد اما دو حادثه ای که رخ داد او را نیز در فکر فرو برد و با خود می گفت:«سرنوشت من چه خواهد شد؟ سر انجام کجا خواهم رفت؟ خدایا مرا ممکن و مرا نجات بده... .»

او همچنان فکر می کرد و اندوهگین بود تا اینکه شب خوابش برد.در عالم رؤیا دید جدّش شمعون همراه حضرت عیسی(ع) و عده ای از یاران مخصوص آن حضرت وارد کاخ شدند ناگهان منبری بسیار باشکوه به جای تخت امپراتور گذاشته شد.آنگاه دوازده نفر از بسیار خوش سیما،نورانی و زیبا وارد کاخ شدند در عالم خواب به ملیکه گفته شد اینها که وارد شدند پیامبر اسلام(ص)،حضرت علی(ع)،امام حسن(ع)،امام حسین(ع)،امام سجاد(ع)،امام باقر(ع)،امام صادق(ع)،امام کاظم(ع)،امام رضا(ع)،امام جواد(ع)،امام هادی(ع) وامام حسن عسگری(ع) هستند.سپس دید پیامبر اسلام(ص) به حضرت مسیح(ع) رو کرد و گفت:«ما به اینجا آمدایم تا ملیکه را از شمعون برای فرزندم حسن عسگری(ع) خواستگاری کنیم.»

حضرت مسیح(ع)رو به شمعون کرد و گفت:«سعادت به تو رو کرده است.نسل خود را با خاندان آل محمد(ص) پیوند بده.»

شمعون از این پیشنهاد بسیار خوش حال شد.آنگاه پیامبر اسلام(ص) به منبر رفت و خطبه عقد خواند و ملینه را به عقد همسری امام حسن عسگری(ع) در آورد و حضرت مسیح(ع) و شمعون و یاران مسیح(ع) بر این عقد گواهی دادند.

مهراد حسینی بازدید : 21 دوشنبه 13 آذر 1391 نظرات (2)

«بسم الله الرّحمن الرّحیم»

1-میلاد امام: دوازدهمین امام ما شیعیان،فرزند امام حسن عسگری(ع) و حضرت نرجس خاتون(س)،در سپیده دم جمعه،نیمه شعبان،سال(255ه/869م) در«سامرا»چشم به جهان گشود؛پدر ایشان١١ امام ما شیعیان امام حسن عسگری(ع) و مادرشان حضرت نرجس خاتون(ع) که از طرف پدر دختر«یشوعا»فرزند امپراتور روم شرقی،و از طرف مادر نوه«شمعون»یکی از یاران و وصی حضرت عیسی(ع)بودند.ایشان بر خلاف تمامی کسانی که در کاخ زندگی می کنند نبودند و پاکیزگی و عفّت را در سیره خود قرار داده بودند و در روش زندگی از اجداد مادری؛یعنی شمعون،عیسی(ع) و مریم(س)،پیروی می کرد.او از معاشرت از با درباریان دنیاپرست اجتناب می کرد و همواره زندگی در خانواده پاک مؤمن را از پروردگار طلب می نمود. سر انجام خداوند متعال خواسته وی را مستجاب و به شکلی عجیب او را به هدفش رسانید. 2-نام آن حضرت: نام آن حضرت«محمّد»همان نام جدّش رسول الله(ص)است.تمامی مورّخان و محدّثان معتقدند که پیامبر(ص)خود این بر او نهاده بود.این همنانی بی دلیل نیست،بلکه گویای این حقیقت این حقیقت است همچنان که پیامبر(ص)با طلوع خود،جهانیان را از گمراهی و جهل نجات داد،دوازدهمین فرزندش نیز با ظهور خود بشریت را از تاریکی و ضلال خواهد رهانید. 3-القاب القاب مشهورآن حضرت عبارتنداز:«مهدی»،«قائم»،«منتظر»،«حجت»،«محمدیام ح م د»، «خلف صالح»،«بقیة الله»،«منصور»،«صاحب الامر»،«ولیّ عصر»،و«صاحب الزمان»،که مشهور ترین آنها مهدی است.هر یک از القاب را وجه یا وجوهی است؛مثلاً آن حضرت را«مهدی»می گویند از آن جهت که هدایت،به حق می کند،و«قائم» می گویند قیام به حق می کند و«منتظرش»گویند چون مؤمنان در انتظار قدوم اویند،و«حجت»نامند از آن رو که حجت و گواه خداوند است.در نگین انگشتر حضرت نیز همین لقب نقش شده است؛به نقل«کفعمی»عبارت انگشتری حضرت این گونه است:«انّا حجةُ اللهِ و خاصَّتُهُ».روایت شده که زمانی که حضرت حجت(عج) ظهور می کنند به کعبه تکیه می دهند و با 313نفر از مردم گرد او جمع می شوند و اولین آیه ای که خواهد فرمود این عبارت می باشد:«بقیة الله خیرلکم ان کنتم مؤمنین» و بعد از آن می فرمایند:«منم بقیة الله و حجت و خلیفه او بر زمین.»و یکی از دلایل این که به آن حضرت بقیة الله می گویند این است.مراد از خَلَف این است که آن حضرت خَلَف یا جانشین همه انبیاء و اولیا گذشته و دارای جمیع علوم و صفات و حالات و خصایص آنها بود.

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    وظیفه ما در برابر حضرت حجت(ع) چیست؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 16
  • کل نظرات : 9
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 3
  • آی پی امروز : 21
  • آی پی دیروز : 2
  • بازدید امروز : 23
  • باردید دیروز : 1
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 25
  • بازدید ماه : 25
  • بازدید سال : 66
  • بازدید کلی : 1,249