loading...
علمی
مهراد حسینی بازدید : 16 دوشنبه 13 آذر 1391 نظرات (0)

 

«بسم الله الرحمن الرحیم»

خواب عجیب حضرت نرجس(ع)

گر چه ملیکه با آن طنین پاکی که داشت خواستار ازدواج با این افرادی نبود و آرزوی رفتن به خانه ای که پر از صفا و معنویت و خداپرستی باشد، می کرد اما دو حادثه ای که رخ داد او را نیز در فکر فرو برد و با خود می گفت:«سرنوشت من چه خواهد شد؟ سر انجام کجا خواهم رفت؟ خدایا مرا ممکن و مرا نجات بده... .»

او همچنان فکر می کرد و اندوهگین بود تا اینکه شب خوابش برد.در عالم رؤیا دید جدّش شمعون همراه حضرت عیسی(ع) و عده ای از یاران مخصوص آن حضرت وارد کاخ شدند ناگهان منبری بسیار باشکوه به جای تخت امپراتور گذاشته شد.آنگاه دوازده نفر از بسیار خوش سیما،نورانی و زیبا وارد کاخ شدند در عالم خواب به ملیکه گفته شد اینها که وارد شدند پیامبر اسلام(ص)،حضرت علی(ع)،امام حسن(ع)،امام حسین(ع)،امام سجاد(ع)،امام باقر(ع)،امام صادق(ع)،امام کاظم(ع)،امام رضا(ع)،امام جواد(ع)،امام هادی(ع) وامام حسن عسگری(ع) هستند.سپس دید پیامبر اسلام(ص) به حضرت مسیح(ع) رو کرد و گفت:«ما به اینجا آمدایم تا ملیکه را از شمعون برای فرزندم حسن عسگری(ع) خواستگاری کنیم.»

حضرت مسیح(ع)رو به شمعون کرد و گفت:«سعادت به تو رو کرده است.نسل خود را با خاندان آل محمد(ص) پیوند بده.»

شمعون از این پیشنهاد بسیار خوش حال شد.آنگاه پیامبر اسلام(ص) به منبر رفت و خطبه عقد خواند و ملینه را به عقد همسری امام حسن عسگری(ع) در آورد و حضرت مسیح(ع) و شمعون و یاران مسیح(ع) بر این عقد گواهی دادند.

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    وظیفه ما در برابر حضرت حجت(ع) چیست؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 16
  • کل نظرات : 9
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 3
  • آی پی امروز : 0
  • آی پی دیروز : 5
  • بازدید امروز : 1
  • باردید دیروز : 9
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 14
  • بازدید ماه : 54
  • بازدید سال : 95
  • بازدید کلی : 1,278